غوغای توفانی که کار مرگ می کرد ـــ
انگیخت در گرداب دریائی بلائی
کشتی شکست و باد بان را باد بر کند
آشفته شد چون موج دریا ،نا خدائی
***
ادامه مطلب ...
ای قهرمان خسته میدان زندگی !
ای رهنورد خسته تن و خسته جان من !
موی سپید گونه تو گرد راه تست
آثار خسته جانی تو در نگاه تست
ادامه مطلب ...باران نور
که از شبکه دهلیز بی پایان فرو می ریخت
روی دیوار کاشی گلی را میشست .
ادامه مطلب ...